درباره آزمون
در تکليف دوره بي پاسخي روان شناختي (Psychological Refractory Period Task) ، دو تکليف T1 و T2 به صورت متوالي با يک فاصله زماني (SOA) ارائه ميشوند. به شرکت کنندگان دستور داده مي شود که به T1 و T2 پاسخ هاي سريع بدهند (به ترتيب R1 و R2 نشان داده مي شوند)، و زمان پاسخ (RT) براي اين دو تکليف به عنوان RT1 و RT2 ناميده مي شود. به طور معمول، RT1 تحت تأثير SOA قرار نمي گيرد. با اين حال، تحقيقات نشان ميدهند که RT2 با کاهش SOA (يعني با افزايش همپوشاني زماني بين تکاليف) افزايش مييابد. اين افزايش در RT2 اثر PRP ناميده مي شود.
تلفورد (1931) ظاهراً اولين کسي بود که نشان داد وقتي افراد به هر يک از دو محرک متوالي پاسخ مي دهند، پاسخ به محرک دوم اغلب با کاهش فاصله بين محرک ها کندتر مي شود. تلفورد آن را دوره بي پاسخي روان شناختي ناميد. اگرچه بسياري از مردم معتقدند که اين تشبيه تا کامل بودن فاصله زيادي دارد، اما با اين وجود اين اصطلاح باقي مانده است.